-نام پدر و مادر حضرت مريم چيست؟

(41881)
-پيامبري كه پدر داشت امّا مادر نداشت , چه كسي بود؟

(16852)
-در هنگام فاتحه خواندن حتماً بايد دعاي اللّهم اغفر للمؤمنين و المؤمنات و المسلمين و المسلمات را بگويند و بعد سوره حمد و توحيد را بخوانندّ آيا در غير اين صورت فاتحه خواندن درست نيست؟

(13939)
-خوش صداترين پيامبر چه نام داشته است؟

(7986)
-چرا خداوند به ابراهيم((عليه السلام)) لقب خليل الله را عطا كرد؟
(2947)
-بعضي مي گويند: حضرت ابراهيم در روز سيزده بدر كه مردم به بيرون شهر رفته بودند, بت هارا شكست و مي گويند: درست نيست در اين روز به بيرون شهر برويم ; آيا اين گفته درست است ؟

(2856)
-چرا نام پيامبر قوم لوط، لوط بوده ، مگر نه اين كه نام انبياي الهي با مسمي بوده و كامل و زيبا؟توضيح دهيد معنا و مفهوم لوط چيست؟

(2434)
-چرا حضرت داوود با اين كه از پيامبران اولوالعزم نبود، داراي كتاب زبور بوده است؟

(2196)
-سبطيان و قبطيان كيستند؟

(1673)
-علت حرام و گناه بودن غيبت چيست؟ چرا دين اسلام بر اين موضوع حساس ميباشد و به شدت از آن نهي ميكند؟

(1655)
-جدا نمودن آيين مقدس اسلام از سنتهاي باطل چگونه است؟
(0)
-آيين كامل چه آييني است؟ و چرا بعضي اديان نسبت به بعضي ديگر كاملترند؟
(0)
-آيا كساني كه به وجود آييني به نام اسلام پي برده اند ولي به آن معتقد نمي باشند، مستحق كيفرند؟
(0)
-مفهوم آزادي در اسلام چيست(0)
-اخباريين چه كساني اند؟
(0)
-1ـ چرا بين اديان الهي تفاوت وجوددارد درحالي كه خداوند تمام احكام را بر پيامبران نازل فرموده اند پس چرا تفاوت در نماز و روزه و ساير احكام وجود دارد؟(0)
-1ـ چرا به پيروان اديان الهي كافر مي گويند در حاليكه آنها نيز پيرو دين خداوند هستند ؟(0)
-2- چرا بعضي مردم مسيحي هستند ؟ با اين كه بيشتر جمعيت دنيا رامسلمانان تشكيل مي دهند ؟(0)
-آيا مسيحيان و يهوديان و ..... به بهشت مي ورند.؟ ( به نظر من اين با منطق جور در نمي آيد كه در اديان ديگر كسي مذهبي شناخته مي شود و به خاطر خدا كار نيك مي كند و به جهنم برود به خاطر اينكه دينش اسلام نبود )(0)
-پـيـغـمبر اسلام مي گويد : به آييني مبعوث شده ام كه عمل به آن براي همه سهل و آسان است اگر آسان بودن شريعت و آيين خوب است پس چرا در اقوام و مذاهب پيشين نبوده ؟(0)
-جدا نمودن آيين مقدس اسلام از سنتهاي باطل چگونه است؟
(0)
-آيين كامل چه آييني است؟ و چرا بعضي اديان نسبت به بعضي ديگر كاملترند؟
(0)
-آيا كساني كه به وجود آييني به نام اسلام پي برده اند ولي به آن معتقد نمي باشند، مستحق كيفرند؟
(0)
-مفهوم آزادي در اسلام چيست(0)
-اخباريين چه كساني اند؟
(0)
-1ـ چرا بين اديان الهي تفاوت وجوددارد درحالي كه خداوند تمام احكام را بر پيامبران نازل فرموده اند پس چرا تفاوت در نماز و روزه و ساير احكام وجود دارد؟(0)
-1ـ چرا به پيروان اديان الهي كافر مي گويند در حاليكه آنها نيز پيرو دين خداوند هستند ؟(0)
-2- چرا بعضي مردم مسيحي هستند ؟ با اين كه بيشتر جمعيت دنيا رامسلمانان تشكيل مي دهند ؟(0)
-آيا مسيحيان و يهوديان و ..... به بهشت مي ورند.؟ ( به نظر من اين با منطق جور در نمي آيد كه در اديان ديگر كسي مذهبي شناخته مي شود و به خاطر خدا كار نيك مي كند و به جهنم برود به خاطر اينكه دينش اسلام نبود )(0)
-پـيـغـمبر اسلام مي گويد : به آييني مبعوث شده ام كه عمل به آن براي همه سهل و آسان است اگر آسان بودن شريعت و آيين خوب است پس چرا در اقوام و مذاهب پيشين نبوده ؟(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:25411 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:22

درباره چهار فرقه اهل سنّت و پيشوايانشان توضيح دهيد.

اهل سنت از نظر عقايد كلامي و اعتقادي و از نظر فقهي و احكام ديني به گروهها و فرقههاي مختلف تقسيم ميشوند.

چهار فرقه معروف اهل سنت در مسايل و احكام فقهي و شرعي هستند كه هر يك از اين فرقهها به اسم امام و رئيس آن مذهب شناخته ميشوند.

اين چهار فرقه عبارتند از: حنفي، مالكي، شافعي و حنبلي كه به ترتيب تابع ابو حنيفه، مالك بن انس، محمد بن ادريس شافعي و احمد بن حنبل ميباشند به طور مختصر شرح حال و عقايد و نظريات و علت اين كه چرا اهل سنت از نظر فقهي تابع اين چهار فقيه شدهاند، به عرض ميرسانيم:

فرقه حنفي

اين فرقه مقلّد ابوحنيفه، نعمان بن ثابت متولد سال 80 هجري و متوفاي سال 150 هجري هستند. وي فقيه و متكلم نامدار كوفه و پايه گذار مذهب حنفي است اصالتاً ايراني و اهل بلخ بوده است. استاد وي حماد بن ابي سليمان از فقهاي كوفه بود و از استادان ديگري در جريان سفرهايش به مكه و مدينه، از قبيل عمرو بن دينار و ابو الزبير مكي و ربيعة بن عبدالرحمن و امام باقرعليهالسلام و محمد بن منكرر و ابن شهاب زهري

استفاده كرد.

در جريان قيام زيد بن علي بن الحسينعليهمالسلام در سال 121 و 122 ابوحنيفه به طور مخفيانه و پنهاني زيد راكمك و ياري كرد.

منصور دوانيقي خليفه عباسي از او حنيفه درخواست كرد كه منصب قضاوت را بپذيرد، ولي او زير بار نرفت

و بالاخره او را حبس كرد و پس از مدتي در حبس درگذشت.



مكتب اعتقادي ابوحنيفه:

ابو حنيفه گذشته از اين كه يك فقيه نامدار بود، داراي نظريههاي كلاني نيز بود و در مسايلي از قبيل ايمان فاسق و قدر و امامت صاحب نظر بود.

برخي او را از مرجئه شمردهاند. مرجئه كساني بودند كه عقيده داشتند اعمال فاسد و زشت به ايمان ضرري نميرساند و درجه ايمان را كم و زياد نميكند. كسي كه ايمان داشته باشد حتي اگر اعمالش بد باشد، اميد به عفو و غفران الهي بايد داشته باشد.

براساس اين عقيده عدهاي از بزرگان و دانشمندان هم عصر ابو حنيفه او را مذمت كردهاند. وقتي از ابو حنيفه پرسيدند: اگر مردي پدرش را بكشد و با مادرش زنا بكند و شراب بنوشد، آيا باز مؤمن است؟ در جواب گفت: آري. ابن ابي ليلي گفت: ديگر شهادت تو را نميپذيرم. سفيان ثوري گفت: ديگر با تو سخن نميگويم. شريك بن عبدالله نخعي قاضي نيز گفت: اگر توان داشتم، تو را ميكشتم.

شيخ عباس قمي، الكني و الالقاب، ج 1، ص 51.

از ديگر مسايل اعتقادي او، امامت و شرايط تعيين امام است، كه معتقد بود هر مردي از قريش كه مردم را به كتاب و سنت و عمل به عدل فراخواند، امامت او ثابت ميگردد. اين عقيده همانند عقيده زيديه از فرقههاي

شيعه است.

برخي به خاطر حمايتهاي او از زيد بن علي او را زيدي خواندهاند.

در مسائل جبر و قضا و قدر يك موضع مياني بين جبريه و قدريه داشت. او قائل بود: لا جبر و لا تفويض و لا تسليط.

در مورد قرآن، قايل به خلق آن بود، يعني عقيده داشت قرآن مخلوق است.

دائرة لامعارف بزرگ اسلامي، ج 5 واژه ابوحنيفه.

مكتب فقهي ابوحنيفه:

ابوحنيفه فقيه كوفه بود و اغلب فقيهان كوفه صاحب مكتب قياس و استحسان بودند. او احكام الهي را در صورتي كه ا ز قرآن و سنت دليلي نداشت، از راه قياس و استحسان به دست ميآورد و فتوا ميداد. روزي امام صادقعليهالسلام به ابوحنيفه گفت: كشتن يك آدم بي گناه بدتر است يا زنا؟ ابوحنيفه گفت: قتل بدتر است. امام



فرمود: پس چرا خداوند درباره قتل دو شاهد عادل را كافي ميداند، ولي در مورد زنا چهار شاهد عادل را لازم ميداند؟ او نتوانست جوابي بدهد. سپس امام فرمود: اي بنده خدا، تقوا پيشه كن و با قياس دين سازي مكن. ما و شما را در روز قيامت در برابر ميزان عدل الهي نگه ميدارند، ما در جواب خواهيم گفت قال الله و قال رسولاللهولي شما و يارانتان خواهيد گفت قياس كرديم.

آن وقت خداوند جزاي ما و شما را خواهد داد. اولين كسي كه قياس كرد، ابليس بود و به خاطر آن دچار عذاب الهي شد.

ميرزا علي غروي تبريزي، التنقيح (تقريرات درس خارج آيت الله خويي) ج 1، مقدمه.

مذاهب مالكي

مالك بن انس در سال 95 در مدينه متولد شد و در سال 179 از دنيا رفت. وي نويسنده كتاب الموطأ است

كه مورد وثوق اهل سنت است. او نسبت به حديث و نقل آن بسيار حساس بود. بدون وضو حديث نقل نميكرد و در مدينه سواره راه نميرفت و ميگفت: در جايي كه بدن پيامبر دفن است، من سواره راه نميروم.

وي استاد شافعي بود و براساس روايات نبوي فتوا ميداد و به اقوال صحابه عمل ميكرد. هر گاه براي مسئلهاي

از كتاب و سنت دليلي نمييافت، به قياس و مصالح مرسله متوسل ميگشت و به منظور مهمتر مثلاً براي گرفتن اقرار از دزد، شكنجه او را به صلاح ميدانست.

سفينة البحار، ج 2، ماده ملك؛ دائرة المعارف قرن بيستم، فريد وجدي، ج 9، ماده ملك.

مالك شاگرد امام صادقعليهالسلام بود و درباره حضرت ميگويد: شخصيتي مانند جعفر بن محمدعليهالسلامنه چشمي ديده و نه گوشي شنيده و نه بر قلب بشري خطور كرده است. او در علم و تقوا برترين افراد بود.

اسد حيدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج 1 و 2، ص 50 - 57؛ عبدالله مبلغي، تاريخ اديان و مذاهب جهان، ج 3، ص 1170 و 1195.

مذهب شافعي:

در روز وفات ابوحنيفه، محمد بن ادريس شافعي در غزّه به دنيا آمد و در سال 204 هجري در مصر از دنيا رفت. او در مكه بزرگ شد و در سال 195 به بغداد رفت و دوباره به مكه بازگشت و در سال 198 به بغداد برگشت سپس به مصر رفت در آن جا وفات يافت. از وي 13 عنوان تأليف ذكر كردهاند. شافعي مدتي در مدينه

از شاگردان مالك بود.

عقايد شافعي:

1 - شافعي عقيده داشت كه ايمان سه شرط دارد: اقرار به زبان، تصديق قلبي، و عمل و رفتار ايماني. ايمان داراي زياده و نقيصه است، يعني حالت كم و زيادي دارد.

2 - شافعي در كلام جبري مسلك بود.

3 - او در فقه ادلّه چهارگانه (كتاب، سنت، اجماع و قياس) را حجت ميدانست، ولي استحسان و مصالح مرسله را قبول نداشت (ابوحنيفه قايل به قياس بود و مالك قائل به مصالح مرسله).

عبدالله مبلغي، تاريخ اديان و مذاهب جهان، ج 3، ص 1189؛ دائرة المعارف قرن بيستم، ج 5، ص 404.

شافعي شاعري زبردست بود. از او اشعاري درباره اهل بيت و محبت به آنها و نسبت به اميرالمؤمنين و امام حسينعليهالسلام وجود دارد او ميگفت: امام عليعليهالسلام بر حق بود و معاويه بر باطل بود، در حالي كه بعضي از دانشمندان اهل سنت چنين اظهار نظر نميكنند.

نيز ميگويد: در امام عليعليهالسلام چهار خصلت وجود داشت كه اگر يكي از آنها در هر كس باشد، مستحق تكريم و احترام است. آنها عبارتند از: علم، شجاعت، زهد و شرافت.

همان، ص 1192؛ سفينة البحار، ج 1، ماده شفع.

كتابهاي الأمّ در فقه و الرساله در علم اصول و احكام القرآن و السبق و الرمي و فضايل القريش و اختلاف الحديث از ا و است.

فرقه حنبلي:

احمد بن حنبل در سال 164 هجري در بغداد متولد شد و در سال 241 در همان جا از دنيا رفت. او در 14 سالگي وارد مكتب شد و از قاضي ابو يوسف (كه شاگرد او حنيفه بود) حديث نوشت و دانش آموخت. در سال 179 وارد كوفه شد و از وكيع بن عبدالله بهره برد و پس از مدتي به بغداد بازگشت. او خيلي زود به مرحلهاي رسيد كه توانست مرجعي براي تدريس فقه و حديث باشد.

مأمون در سال 218 به صاحب شرطه بغداد دستور داد عقيده قاضيان و محدّثان را در مسئله خلق قرآن بيازمايد و هفت تن از آنان از جمله احمد بن حنبل را به سوي مأمون در رقّه بفرستد. اينان تهديد شده بودند





كه اگر به خلق قرآن معتقد نباشند، كشته خواهند شد. وقتي از آنان بازجويي شد، همه به خلق قرآن اعتراف كردند، ولي احمد بن حنبل نپذيرفت. در نهايت او را به زندان انداختند و بعد از مرگ مأمون نيز در زندان بود، اما بعداً آزاد شد، ولي از درس و تدريس محروم گشت اما در زمان متوكل در دستگاه خلافت، عزتي يافت.

دائرة المعارف بزرگ فارسي، ج 6، ص 719.

عقايد احمد بن حنبل:

احمد بن عنوان محدّت پيرو طريقه اصحاب حديث بود و با هر گونه تأويل آيات قرآن و احاديث نبوي مخالف بود و با بزرگان اصحاب رأي و قياس مخالفت ميكرد، نيز با جهميه و قدريه و معتزله مخالفت ميورزيد. رافضه (كه عنواني است از طرف اهل سنت بر گروهاي متمايل به اماميه) نيز سخت مورد انكار وي بودند. از اين رو پس از عصر احمد بن حنبل براي ردّ بر گروهاي ديگر، به گفتههاي احمد استناد ميكردند مثلاً احمد بن عبدالحليم بن تيميه حراني در تماني كتابها و فتاواي خود براي ردّ جهميه و معتزله و رافضه به گفتههاي احمد استناد كرده است. او به سنت اهميت بسيار ميداد و مخالفت با سنت را بدعت ميخواند و مخالفان اصحاب حديث را زنديق ميخواند. او ميگفت: با اهل كلام مجالست نكنيد و با آنان وارد بحث و مذاكره نشويد. وهابيون كه پيروان محمد بن عبدالوهاب هستند و از عقايد ابن تيميه تبعيت ميكنند، متمايل به فرقه حنبلياند و در واقع از آن منشعب شدهاند.

وي به تقدم ابوبكر، عمر و عثمان بر ديگر صحابه معتقد بود. در عين حال بر بزرگي شأن علي بن ابي طالب و ديگر رجال عشره مبشرّه ايمان داشت. وي معتقد بود كه يك سني حقيقي كسي است كه قرآن را كلام خدا و غير مخلوق بداند و باور داشته باشد كه ايمان عبارتست از: قول و عمل. نيز بر ائمه مسلمين خروج نكند و از فتنه بگريزد و باور داشته باشد كه مؤمن در روز قيامت خدا را ميبيند.

دائره المعارف بزرگ فارسي، ج 6، ص 722.

تعصب مذهبي، عدم تسامح و سختگيري در امر دين و مخالفت با اهل بدعت از ديگر ويژگيهاي احمد بود.

بزرگترين كتاب او مسند احمد بن حنبل است كه مشتمل بر 30 هزار حديث است. وي كتابهاي ديگري نيز نوشته است. او كتابي در فضيلت عليعليهالسلام نوشته كه در آن رواياتي در زمينه تصريح به امامت بلافصل اميرالمؤمنينعليهالسلام آمده است.



علت تشكيل چهار فرقه فقهي اهل سنت

عالمان ديني و امامان فقهي و كلامي در آن زمان منحصر به چهار نفر (كه شرح آنان رفت) نبودند، بلكه فقها و دانشمندان ديگري هم بودند كه هر كدام طرفداراني داشتند، ولي چون در عصر حكومت عباسيان آراي فقهي گوناگون در مسائل مهم مخصوصاً در قضاوت مشكلاتي پيش ميآورد و گاهي با هم تضاد پيدا ميكرد، القادر بالله (381 - 422) حاكم عباسي بر آن شد كه از ميان آن همه فقها و براي كنترل و تسلط بر آنان، تعدادي را كه مهمتر بودند و داراي مقلدان بيشتري بودند، به رسميت بشناسد. از طرفي با بزرگترين مكتب فقهي و كلامي (شيعه) كه هيچ گاه تحت سيطره بنيعباسي نميرفت و آنان را به رسميت نميشناخت و احياناً به مبارزه برميخاست، مخالفت كرده و آنان را منزوي كند. از اين رو چهار مكتب فقهي، حنفي، مالكي، شافعي و حنبلي را در ازاي گرفتن 4000 دينار از هر كدام، رسميت بخشيد و بقيه را غير رسمي اعلام كرد. در آن زمان فقيه شيعيان سيد مرتضي (ره) بود. او با مذاكره فراوان با القادر بالله نتوانست نظر او را دذر مورد به رسميت شناختن فقه جعفري به دست آورد. از زمان القادر بالله خليفه عباسي در اواخر قرن چهارم اين چهار فرقه در كشور اسلامي رسمي شدند و همه سنّيان موظف شدند از آن چهار فقيه تقليد كنند.

با استفاده از دائرة المعارف بزرگ فارسي، سفينة البحار، الكلني و الالقاب، دائرة المعارف قرن بيستم، الملل و النحل، تاريخ اديان و مذاهب جهان.





مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.